در بخش گذشته زوایه دید بودائیان به مساله منجی گرایی را به مطالعه نشستیم. در این قسمت بر آنیم که این مساله را از دیدگاه یکی دیگر از ادیان آسیای جنوب شرقی که پیروان متعددی در این قسمت از جهان دارد را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. آنچه در این مورد جالب توجه به نظر می رسد ارتباط و پیوند خاصی است که اعتقادات این منطقه ازجغرافیای جهان را به هم پیوند می دهد و بطوریکه عمده اعتقادات و باورداشت ها، و اعمال عبادی مکاتب بودایی- برهمایی- هندویی- و کنفوسیوسی از یکدیگر وام گرفته شده و در این فرآیند نوعی هم پوشانی به چشم می خورد که این مکاتب به نوعی، به تامین یا ترمیم، و یا تکمیل بافت اعتقادی یکدیگر می پردازند. از جمله این موارد تقریب دیدگاه این مکاتب به مساله منجی گرایی و نهایت و قصوای جامعه بشری است. مساله دیگری که این مورد قابل بررسی است شباهت پیشگوئیهای مکتب هندو با مساله هزاره گرایی در مسیحیت و یهودیت است که مجال بررسی آنرا به وقتی دیگر موکول می کنیم.
بررسی اجمالی آئین هندو
آیین هندو در قدیم دین برهمایى خوانده مى شد که به برهما، خداى هندوان اشاره مى کرد. هندوئیسم شکل تکامل یافته آنیمیسم است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست . این آیین گونه اى فرهنگ ، آداب و سنن اجتماعى است که با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردى و جمعى مردم هندوستان نقش بزرگى داشته است .
اصول دین هندو عبارت است از اعتقاد و احترام به کتابهاى باستانى و سنتهاى دینى برهمنان و پرستش خدایانى که به ظهور آنها در دوره هاى قدیم عقیده دارند. اعتقاد به تناسخ و رعایت مقررات طبقات اجتماعى در معاشرت و ازدواج ، همچنین احترام به موجودات زنده ، مخصوصا گاو از اصول آن دین است. لفظ ((ام )) (Om) به معناى آمین براى هندوان بسیار تقدس دارد و از سویى اسم اعظم الهى به شمار مى رود و از این نظر به اسم اعظم یهوه در دین یهود شباهت دارد.
هندوان به عده بى شمارى از خدایان آسمانى و زمینى با اسما و صفات عجیب و غریب معتقدند و به آنها کرنش مى کنند و براى هر یک بتخانه هاى با شکوهى مى سازند. این خدایان با هم خویشاوندى سببى و نسبى دارند و ویژگیهاى جسمى و روحى هر یک به تفصیل و با ذکر جزئیات در کتب مقدس و فرهنگ دینى هندوان آمده است .
کالکی در پایان آخرین دوره زمانی از ادوارچهارگانه جهانی، یعنی کالی یوگه ظهور خواهد کرد. بنا بر تفکر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشکیل شده است. در چهارمین دوره، یعنی عصرکالی، فساد و تباهی سراسر جهان را فرامیگیرد. زندگانی اجتماعی و معنوی به نازلترین حد خود نزول میکند و موجبات زوال نهایی را فراهم میسازد
اعتقاد به جلوه گرى خدایان به شکل انسان و حیوان در ادوار مختلف، نیز بسیار جلب نظر مى کند دسته بندى خدایان در ارتباط با طبقات اجتماعى نیز معهود است اما خدایان اصلی در آئین هندو منحصر به خدایان سه گانه می باشد که این خدایان در هر دوره ای از تاریخ به شکلی ظهور و جلوه می کنند. آلهه های سه گانه هندو (Trimurti Hindu) عبارتند از:
1. برهما (Brahman)، خداى ایجاد کننده.
2. شیوا (Siva) خداى فانى کننده که مجسمه چهار دست و در حال رقص او فراوان است. رقص شیوا نقش او را در ایجاد و انهدام نشان مى دهد؛
3. ویشنو (Vishnu) خداى حفظ کننده. جلوه هاى دهگانه این خدا براى مردم در طول تاریخ عبارت است از: ماهى ، لاک پشت ، گراز، موجود نیمه آدم و نیمه شیر، کوتوله ، راما (Rama)ى تبر به دست ، راما، کریشنا (Krishna)، بودا (Buddha) و کلکى (Kalki)
در این آئین، ویشنو که خدای محافظ کل است، منشأ خیرات و میراث میباشد و او را مظهر کامل مهر و محبت و لطف علوی میدانند، وی از فراز آسمان مراقب اعمال مخلوقات است و هر جا که ملاحظه کند، که شیئی عزیز در خطر و یا نفسی شریف در مهلکه است، وی قوه و نیروی خود را بکار میبرد تا او را یاری نماید، این اسطوره کهنسال، طبیعت فیاض و نجات دهنده ویشنو را در اذهان عام مرتسم و منقوش کرده و او را محبوب خلایق قرار داده است و گویند هر وقت ضرورت اقتضاء کند، ویشنو به سرزمین هبوط میفرماید و آن هبوط را «اوتاره» گویند. برای ویشنو به موجب روایات مکتوب ده هبوط یا تجلی ثبت کردهاند، از آن ده ظهور تا کنون نه مرتبه ویشنو ظاهر شده و ظهور دهمین او هنوز در پردة غیب مستور و موکول به آینده میباشد.(1)
منجی گرایی هندو، آخرین هبوط ویشنو
بر اساس متون دینی هندوها، وقتی سلطانی دیو صفت بنام « بالی» زمین را در تصرف خود درآورده بود، ویشنو بصورت انسانی کوتاه قامت در نزد او ظاهر گشت و از او تقاضا کرد، آنقدر از عرصه خاک را به او عطا فرماید که او بتواند در آن عرصه سه گام بردارد، آن اهریمن از هیکل خرد او خندان شده و استدعای او را قبول کرد، در این حال ویشنو به صورت اصلی خود درآمد و با مظهر الوهیت جلوهگر شد و در دو گام، تمام زمین و آسمان را پیمود و زمین را به آدمیان و آسمان را به خدایان بخشود، ولی گام سوم را برنداشت، زیرا دوزخ باقی مانده بود، پس او را برای همان اهریمن باقی گذاشت و بار دیگر بصورت پهلوان افسانهای راما (بشکل داستان رامایانه) و بار دیگر بصورت کریشنا، پهلوان خوش حالت ظاهر گشت که برای هر کدام حکایات و افسانههای میتولوژیک فراوان بوجود آمده، در یک موقع ویشنو بصورت ماهی جلوهگر شد و آدم نخستین را که به نام «مانو» موسوم است، نجات داده و آنچنان بود که سراسر زمین را طوفان سهمناکی فرا گرفت، ویشنو بصورت ماهی جلوهگر شده و کشتی آدم را به خشکی کشید و در موقع دیگر به صورت سنگ پشتی نمودار گشت، در آن موقع عالم بصورت اقیانوسی از شیر خالص بود و خدایان از او یاری گرفتند و آن شیر را بوسیله او به حرکت درآوردند تا کره و روغن ابدیت از آن گرفته شد. بار دیگر ویشنو به پیکر گرازی ظهور کرد و کره زمین را که در قعر اقیانوسی متروک فرو افتاده بود. با دندان خود بلند کرد و به عالم نور و روشنایی آورد. نوبت دیگر ویشنو بصورت انسان و پیکر شیر پدیدار شد، در آن موقع شیطانی میخواست فرزند خود را پارهپاره کند. پس آن طفل به ویشنو متوسل شد و دعا کرد ، پس ویشنو او را نجات داد. وقت دیگر ظهور او در هنگامی بود که ما بین صنف کشتریه با صنف برهمنان جنگ درگرفت، ویشنو در صورت برهمنی ظاهر گشت و در بیست و یک میدان جنگ، کشتریهها را شکست داده و برتری طایفه برهمنان را ثابت و مقرر فرمود. آخرین مرتبه ظهور یا هبوط او در صورت گوتمه یعنی بوداست که شارع و بانی شریعت بودایی در جهان شد، و بالاخره برانند که در دفعه دهم، ویشنو بصورت کالکی در زمان آینده ظاهر خواهد گردید و مانند مسیح برای نجات عالم میآید و شمشیری از شعله آتش در دست دارد و بر پشت اسبی سفید، سوار است و میآید تا حق را برقرار و باطل را محو سازد و آن وقت مرحله چهارم دور زمان است و از آن پس دنیا به آخر خواهد رسید.(2)
آیین هندو در قدیم دین برهمایى خوانده مى شد که به برهما، خداى هندوان اشاره مى کرد. هندوئیسم شکل تکامل یافته آنیمیسم است و به همین دلیل بنیانگذار آن شناخته شده نیست . این آیین گونه اى فرهنگ ، آداب و سنن اجتماعى است که با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردى و جمعى مردم هندوستان نقش بزرگى داشته است
ظهور منجی در دوران کالی یوگه:
کالکی در پایان آخرین دوره زمانی از ادوارچهارگانه جهانی، یعنی کالی یوگه ظهور خواهد کرد. بنا بر تفکر هندویی، جهان از چهار دوره رو به انحطاط تشکیل شده است. در چهارمین دوره، یعنی عصرکالی، فساد و تباهی سراسر جهان را فرامیگیرد. زندگانی اجتماعی و معنوی به نازلترین حد خود نزول میکند و موجبات زوال نهایی را فراهم میسازد.
چنانکه در کتابهای مذهبی هندو نوشته شده که: در اواخر دوران چهارم، مردم روی زمین به فساد گراییده و بیشترشان کفر ورزیده و مرتکب گناهان بسیار شوند و فرومایگان به نامداری رسیده و بسان گرگ درنده به جان دیگران می افتند و هر چه را به دست بیاورند به یغما می برند. کاهنان و روحانیان هم مانند آنها فاسد می گردند و اکثریت با دزدان می شود و مردم پرهیزکار و پارسا همه جا مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرند. آنگاه شخصیتی بنام برهمن کلا - به معنی روحانی نیرومند - با شمشیر آخته و با نیروی مقاومت ناپذیر مفسدان را از میان بر می دارد و زمین را از پلیدیها پاک می سازد و نیکان و پاکان را باقی می گذارد تا به تناسل ادامه دهند. (3) و نیز در کتاب بهگودگیتا (نغمه آسمانی) از کتابهای مذهبی هندو آمده است: وقتی که تقوا و عدالت از میان مردم برود و گناه شیوع یابد، من خود در دنی ظاهر می شوم برای حفظ خوبیها و هلاک بدکاران و استقرار عدالت و پرهیزکاری.(4)
در این عصر (کالی یوگه یا دوره انحطاط) که بنا بر باورهای هندویی از نیمه شببین 17 و18 ماه فوریه سال 3102 قبل از میلاد مسیح شروع شده، و ما اکنون درآن به سر میبریم، فقط به یک چهارم درمه (دین یا نظم کیهانی) عمل میشود وسه چهارمش به فراموشی سپرده شده است. مردمان این دوره گناهکار، ستیزهجو وچون گدایان، بداقبال و سزاوار اقبالی نیستند.
چیزهای بیارزش را ارج مینهند، آزمندانه میخورند و در شهرهایی زندگی میکنند که پر از دزدان است.
درپایان چنین دوران سیاهی، آخرین و دهمین تجلی (اوتاره) "ویشنو" موسوم به کالکی، سوار بر اسبی سفید و به هیئت انسان ظهور خواهد کرد. وی سراسر جهان را سواره و با شمشیری آخته و رخشان در مینوردد تا بدی و فساد را نابود کند. با نابود کردن جهان، شرایط برای آفرینشی نو مهیا میشود تا در مهایوگای آتی، دیگر بار عدالت و فضیلت ارزش یابند.
منبع : پایگاه افسران جنگ نرم
پی نوشتها:
1- برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به کتاب ادیان آسیا نوشه فرید هلم هاردی –تاریخ جامع ادیان نوشته جان بی ناس
2- تاریخ جامع ادیان، ، ص 282 و ص281
3- از کتاب ماللهند ص 321.
4- مقدمه اوپانیشاد.