سینما رکس آن روز خیلی شلوغ بود. تابستان فرا رسید و روزهای گرم آبادان که امان آدم را میبرد. آن روز بچهها تصمیم گرفتند بروند سینما. هم از گرما کمی راحت میشدند، هم در کنار هم فیلمی میدیدند و هم … هم دیگری نداشت؟ داشت؟ … خودشان هم نمیدانستند، اما چیزی ته دلشان قلقلکشان میداد … بروند؟ … نروند؟ … آخرش هم بروند بر نروند، فائق آمد … و رفتند … نیره بود و نادره، نیلوفر، ناهید و برادرشان ناصر …
مردم روی صندلیها نشسته بودند و در انتظار فیلم بودند، نیره و برادر و خواهرانش هم جایی بین مردم برای خودشان گیر آورده بودند …
فیلم شروع شد … حادثهای ساخته و پرداخته خیال کارگردان که اتفاق میافتد و قهرمانانی دارد و نتیجهای … نیره حتی داستان عاشقانه فیلم را هم میتوانست حدس بزند! با رقصی عاشقانه … اما انفجار را دیگر نمیتوانست حدس بزند، فقط میدانست چیزی از صبح زود مدام قلقلکش میکرد برای رفتن به سینما …
نیره رقص عاشقانه فیلم را ندید، اما تاریخ رقص این پروانه عاشق را همراه خواهرانش نادره و در میان شعلههای آتش برای همیشه ثبت کرد تا سندی بزرگ باشد برای محکومیت رژیم پهلوی …
شهید نیره سازش
نام پدر: جعفر متولد: 1338- آبادان
تاریخ شهادت: 28/5/1357 محل شهادت: آبادان
نحوه شهادت: سانحه آتشسوزی شغل: محصل
شهید نادره سازش
نام پدر: جعفر متولد: 1336- آبادان
تاریخ شهادت: 28/5/1357 محل شهادت: سینما رکس آبادان
نحوه شهادت: سوختن در آتش شغل: خانهدار
منبع : چارقد